با معروف ترین سبک های کوچینگ آشنا شوید!
برای یادگیری یک مهارت، همواره نیاز به آموزش می باشد و برای آموزش، به یک مربی نیاز است. شخصی که با استفاده از به کارگیری اصول و قواعدی مشخص در تلاش است تا دانشی را به شخص دیگری انتقال دهد، در تعریف عامیانه از او به عنوان مربی یاد می شود. اصول و قواعد در امر مربیگری انواع مختلفی دارد که به طور کلی در این مقاله به بررسی انواع سبک های کوچینگ پرداخته می شود.
برای موثر واقع شدن آموزش های علمی، ورزشی و بیزینس کوچینگ ارائه شده از سوی شما عزیزان، بهتر است تا با اشراف کامل و نحوه آموزش و مربی گری صحیح، تاثیر پذیری و عملکرد تیم آموزشی خود را به بالاترین حد ممکن برسانید.
دلیل این امر که ما به صورت اختصاصی یک مقاله را به بررسی انواع مختلف سبک های مربیگری اختصاص داده ایم، اهمیت بالای روش های انتقال مطالب در امر آموزش می باشد که تاثیر مستقیمی بر یادگیری و به اصطلاح جا افتادن مطالب برای فرد دانش پذیر دارا می باشد.
اگر شما هم به دلیل حرفه و مهارت بالای خود قصد آموزش دانش خود به دیگران را دارید پس در ادامه این مطلب همراه ما باشید تا با اصول و قواعد درست و استاندارد این امر، بیشتر آشنا شویم.
معرفی انواع سبک های کوچینگ و مربیگری
وقتی نوبت به کوچینگ می رسد، به طور کلی سه سبک متمایز پدیدار خواهد شد. بر اساس مطالعات انجام شده توسط روانشناس اجتماعی آلمانی – آمریکایی کورت لوین، این سه سبک عبارت اند از: آموزش خودکامه، دموکراتیک و کل نگر.
هر یک از این روش ها بسته به شرایط و زمینه کاری، در موقعیت مناسب خودش، بسیار موثر و کارآمد خواهد بود. هر مربی مجرب و زبده ای، باید هر سبک و نحوه استفاده از آنها را در زمینه های مختلف درک کند تا به حداکثر نتایج برسد. در زیر توضیح مفصل و جامعی در مورد هر سبک کوچینگ آورده شده است.
سبک های مربیگری _ خودکامه
سبک خودکامه در جایی استفاده می شود که مربی از تجربه و دانش بالایی برخوردار است و با آینده نگری خودش صلاح تیم و یا دانش پذیران خود را بهتر از آنها می تواند تشخیص دهد. یک مربی مستبد بدون در نظر گرفتن نظر تیم و دانش پذیران، همه تصمیمات را می گیرد.
مربی اهداف و چگونگی دستیابی به آنها را به طور کامل شرح می دهد، و در نهایت، افراد همانطور که مربی می گوید عمل می کنند. مربی در همه حال بر تمام اعضا و همچنین شرایط به وجود آمده کنترل دارد و عمدتا روش سختگیرانه ای برای انجام کارها در پیش می گیرد.
اما در این میان برخی اصرار دارند که تمام کارها را به طور مشابه انجام دهند و در طی مراحل آموزش از پیشنهادات و نظرات آنها هم استقبال شود. ممکن است چنین افرادی تحت این سبک کوچینگ رشد نکنند، زیرا عدم ورود آنها به آموزش باعث می شود احساس بی اهمیتی کنند و این مسئله می تواند بر روحیه آنها تأثیر بگذارد و مانع موفقیت آنها شود.
علاوه بر این، مطالعات نشان داده است که جنسیت در موفقیت کوچینگ خودکامه نقش بسزایی دارد. به عنوان مثال، یک تیم زن احتمالاً وقتی مربی مذکر باشد به مربیگری اشرافی و خودکامه پاسخ مثبت میدهند اما ممکن است در برابر مربی زن کمتر احساس همکاری و مسئولیت پذیری را از خود نشان دهند. (در صورتی که مربی زن از شیوه کوچینگ خودکامه استفاده کند)
به طور کلی کارکنان تحت این سبک مربیگری، نظم و تعهد بیشتری را از خود نشان می دهند، زیرا زیرساخت های لازم برای موفقیت آنها فراهم شده است. با این حال، سفتی و سختگیری بیش از حد در این روش آموزشی می تواند یک محیط خفه کننده ایجاد کند که قطعا منجر به نتیجه دلخواه نخواهد شد.
سبک های مربی گری _ دموکراتیک
در روش مربیگری دموکراتیک، مربی روند و اهداف را مشخص می کند اما به تیم اجازه می دهد تا راه حل ها را پیدا کند. این سبک به جای اینکه مربی تمام کنترل را بر روی اعضا خود در دست داشته باشد، بیشتر روی گفتگوی مربی و تیم تمرکز دارد تا با مشورت و همفکری اعضا با هم و همچنین با مربی، به بهترین راه حل و نتیجه گیری دست یابند.
یک مربی دموکراتیک اعضای تیم را تشویق می کند تا اطلاعات خود را ارائه دهند، که این امر باعث افزایش احساس اهمیت در اعضای تیم و در نتیجه علاقه و اشتیاق در ادامه روند آموزشی می شود. نتیجه مربیگری دموکراتیک این است که اعضای تیم علاوه بر دانشی که قصد آموزش آن را دارند مهارت های تصمیم گیری، ارتباطات و همکاری خود را بهبود می بخشند. این یک سبک کوچینگ کارآمد می باشد.
این سبک مخصوصاً برای اعضای جوان یک تیم مناسب است زیرا باعث می شود احساس کنترل در آموزش داشته باشند و بر نگرش آنها تاثیر مثبت بگذارد. از این رو می تواند دوره های آموزشی بیزینس کوچینگ استاد سعید منوچهرزاده را نیز یک سبک کوچینگ و آموزش منحصر به فرد محسوب کرد.
سبک های مربیگری _ جامع نگر
از این سبک مربیگری به عنوان “laissez-faire” نیز یاد می شود. این سبک بر اساس این تئوری به وجود آمده است که یک تیم شاد یک تیم موفق است.
مربیگری جامع نگر به جای تمرکز بر آموزش مهارت های از پیش تعین شده، محیطی را فراهم می کند که اعضای تیم راحت مهارت های مختلف و پیشرفت را به روش خود دنبال کنند. این تیم مجاز است اهداف خود را دنبال کند بدون اینکه مربی به عنوان شخصیت مرجع عمل کند.
کدام روش کوچینگ و رهبری بهتر است؟
این سوال مهم و اساسی یک جواب بیشتر ندارد و آن این است که بهترین مربی کسی است که به یک روش آموزشی بسنده نمی کند. سبک های مربیگری به شدت تحت تاثیر تجربه شخصی و ارزیابی درست موقعیت، وابسته است و پایبندی به یک سبک واحد برای بسیاری از مربیان گزینه مناسبی نمی باشد.
در نهایت، یک مربی در تمام سطوح کوچینگ باید روحیه تیمی و نحوه واکنش دانش پذیران به مربیگری را رعایت کند. ارتباطات، حتی اگر یک طرفه باشد، از مهمترین عوامل رسیدن به موفقیت می باشد.
مربیان باید فشار آوردن بیش از حد، از دست دادن ارتباط با تیم، استفاده از رویکرد عملی مناسب و از دست دادن کنترل را متعادل کنند. بعضی از سبک ها زمان می برند تا نتیجه بگیرند اما شاید بهترین حالت در شرایط خاص باشد بنابراین مربی باید از بردباری لازم برخوردار باشد.
دیدگاهتان را بنویسید